رنگها در دنیای سیاست نقش به سزایی را بازی میکنند، احزاب سیاسی، ائتلافهای ملی، نامزدهای انتخاباتی و گرایشهای فکری مختلف از رنگها و سمبلها متنوعی برای مشارکت در انتخابات و کنشهای سیاسی و اجتماعی استفاده میکنند.
هر چند درست مانند استفاده از پرچمها و بیرقهای ملی و گروهی، ارزیابی دقیقی وجود ندارد که نشان دهد استفاده رایج از سمبلها و رنگها درست از چه زمانی و توسط چه کسانی وارد سیاست مدرن شدهاست، اما امروز استفاده از سمبلها و رنگهای انتخاباتی در نقاط گوناگون دنیا به امری رایج بدل شدهاست.
سوابق زیادی وجود دارد که هواداران یک تفکر سیاسی در طول تاریخ از رنگ خاصی استفاده کردهباشند، استفاده بنی عباس از رنگ مشکی در طول تاریخ اسلام و استفاده هواداران سلطنت مطلقه از رنگ سفید در طول تاریخ فرانسه از جمله این شواهد تاریخی است. اما هر چند اتحاد در زیر یک رنگ مشترک برای دفاع از یک عقیده یا گرایش فکری سابقه طولانی در تاریخ دارد، اما استفاده دائم و رایج از رنگهای و نمادها در برابر یکدیگر و انتخاب رنگ به عنوان نماد انتخاباتی منحصر دهههای اخیر است.
در طول دو قرن اخیر به تدریج برخی از رنگها کاملا به گرایشهای فکری مشخصی پیوند خوردهاند، هر چند چنین پیوندی جهانشمول نیست و استثناهای جدی و پرشماری دارد. برای مثال تداعی چپگرای با دیدن رنگ سرخ و یا تداعی راستگرایی با دیدن رنگ آبی یکی از پایهای ترین و رایجترین اصول رنگ شناسی سیاسی است.